Thursday, December 31, 2009

عکس و اطلاعات امیر ارشدی



امیر ارشدی ، 30 ساله

شغل:
وضعیت:
زمان: ششم دي (عاشورا ) 1388
مکان:
توضیحات:
منبع: http://www.rahesabz.net/story/6553/

اطلاعات تازه از فرزندمجری صداوسیما
امیــر ارشــد تاجمیــر، فرزند شهین مهین فر گوینده و مجری پیش كسوت رادیو و تلویزیون، یكی از كشته شدگان عاشورای تهران بوده كه در اثر هجوم خودرو در میدان ولیعصر تهران مورد اصابت قرار گرفت.
هنوز معلوم نیست كه وی در دم جان سپرده و یا پس از انتقال به بیمارستان. پیكر او تا این لحظه تحویل خانوادهاش داده نشده. امیر ارشد تاجمیر ۲۵ ساله و یكی از دو پسر خانم شهین مهین فر بوده است.
منبع:آینده نیوز

Tuesday, December 29, 2009

تلویزیونهای تبلیغاتی در سطح شهر و جنبش سبز

تا به حال به تلویزیونهای تبليغاتی در سطح شهر توجه کرديد؟
آنها که بزرگ و رنگی هستند، که معمولا تبليغاتی و گاهی براي مناسبت ها به کار ميروند

در تهران در 5 نقطه این تلویزیونها موجودند

در حال حاضر دو تلویزیون بزرگ در دو سوی پل پارک‌وی از سوی شرکت نمای بسته و سه تلویزیون دیگر در میدان‌های ونک، تجریش و هفت‌تیر از سوی شرکت تصویرگران سیما نصب شده است




اين تلویزیونها يا حافظه دارند يا از طريقه شبکه به مرکزی متصل هستند
آيا تا به حال به فکر هک کردن اين تلویزیونها ها افتاده ايد؟
چندی پيش اين فکر در ذهنم آمد که چه ميشد اگر بشود اين تلویزیون ها را به نحوی از راه دور يا مستقيم از طريق سيم هاي داخل دکل، هک کرد و تصاوير مورد علاقه خود را بر انان انداخت

فکرش را بکنيد، يک تلویزیون بزرگ در ميدان شلوغ شهر در حال نمايش جنايات رژيم و تبليغ برای تجمع بعدي سبز ها و اطلاعیه های سبز باشد

لطفاً اگر کسی اطلاعاتی در ضمينه این تلویزیونها و نحوه کارکرد آنها دارد در بخش نظرات آنها را مطرح کند

دوستان لطف کنن اين قضيه رو دنبالش رو بگيرن، اگر بتوان به نحوی وارد سيستم اين تلويزیونها ها شد ميتوان به راحتی از انان براي اطلاع رسانی به اقشار مختلف جامعه بهره برد

تصویر دیدنی اسیر سبز و شجاع

دوستی ادعا کرده بود اين عکس ايران نيست. برای اثبات اينکه اين عکس در روز عاشورا گرفته شده به عکس های زير دقت کنيد



ميبينيد که نيرويه سرکوب گر دستکش های مشکی به دست داشتند با جليقه مشکي پليس. دو دست را مقايسه کنيد

نکته دوم اين است که به پيراهن جوان سبز دستگير شده توجه کنيد، مشکی است، براي روز عاشورا

شک نکنيد که اين دلاور سبز در ايران است، افسوس و آه که هنوز چندی از هموطنانمان دلاوری های اعضای جنبش سبز را باور ندارند

اول شما را نادیده میگیرند، بعد به شما میخندند، پس از آن با شما مبارزه میکنند. آنگاه شما پیروز خواهید شد، گاندی

اول شما را نادیده میگیرند

بعد به شما میخندند

پس از آن با شما مبارزه میکنند


آنگاه شما پیروز خواهید شد


Sunday, December 27, 2009

بالاترین! همیشه بالاترین بمان

این مدت که توی حبس بودم، به دلیل یک اشتباه و سو تفاهم و عدم پاسخگوی بالایارها! (که جریان مفصلی دارد و نمی‌خواهم وارد جزئیاتش بشوم که ایمیلی‌ بلند بالا نوشتم و تنها جوابی‌ که شنیدم، آنهم بعداز چندین روز، همان جمله ای بود که در صفحهه شخصی نمایش داده شده است!) بگذریم، این مدت که توی حبس بودم، باعث شد وقتم رو بجای بالاترین با تویتر پر کنم، اونم در دو روز حیاتی تاسوعا و عاشورا. یک نکته ای توجه من رو به خودش جلب کرد، اونم لینکی‌ بود در روز عاشورا که در مورد شب تاسوعا بود تازه داغ شده بود! عجب! خیلی‌ تأسف خوردم که چرا بالاترین مثل قدیم‌ها نفر اول خبر رسانی نیست، به دو نیتیجه رسیدم:

دلیل اولی‌ که به ذهنم رسید کم بودن تعداد کاربرهای این سایت بود، کم بودن کاربرهای فعالش البته! از اونجایی هم که سیاست بالاترین بر نپذیرفتن عضو جدید رقم خورده، باید فکری در این ضمینه کرد.

دلیل دیگری‌ که به ذهنم رسید میزان حد نصلب رای بود. من ۴ ماه است عضو این سایت هستم (البته پس از تعلیق حساب اولم که مقصر من بودم) خاطرم هست اولین روز‌ها لینکهاب سیاسی با ۴۰ امتیاز داغ می‌شدند، که اکنون حد نصابشان به ۴۶ رسیده اگر اشتباه نکنم!

در این دو روز که تویتر گرد شده بودم و بجای بالا بازی‌، جیک جیک می‌کردم، دیدم سرعت تویتر در انتقال اطلاعات بسیار بالا تر از بالاترین دوستداشتنی ماست. همه با جیک جیک‌هایشان در دم مردم را به فلان مکان فرا میخواندند برای کمک، حال آنکه در بالاترین وقتی‌ این لینک داغ میشد که اگر کسی‌ میرفت میدید جا تر است و بچه نیست!

امیدوارم دوستان بالاترینی و مدیران محترم سایت فکری به حال این افزایش بی‌ رویهٔ حد نصاب رای و مسدود شدن امکان ارسال دعوت نامه بکنند.

اگر نوشتم برای این بود که دوست دارم بالاترین همیشه بالاترین باقی‌ بماند!

Sunday, December 20, 2009

تابوت آیت الله منتظری بر روی یک کامیون از بیت آن مرحوم خارج شد و به سختی از میان جمعیت پرشمار حاضر در تشییع جنازه در حال عبور است.

همین

مراسم آیت الله منتظری در اصفهان

به مناسبت درگذشت حضرت آیت الله العظمی منتظری، مراسم ترحیمی از سوی آیت الله طاهری در اصفهان برگزار می شود. بر اساس این گزارش، این مراسم روز چهارشنبه دوم دی ماه از ساعت 8:30 تا 11:30 صبح در مسجد سید اصفهان واقع در خیابان مسجدسید برگزار خواهد شد ... لطفا اطلاع رسانی کنید

سخنی با خ.ر. به بهانه درگذشت آیت الله العظمی منتظری

آقای خ.ر. خیلی‌ دوست داشتی تو هم علم منتظری و محبوبیت ایشون رو داشتی نه؟ اما متاسفانه نه در فقه به پای ایشون میرسی‌ و نه در محبوبیت.

آخ که میدانم الان چه حسرتی می‌خوری، به منشی وحید داری میگی‌: ببین مردم چجوری برای منتظری ناراحت شدن و عزاداری می‌کنن، یعنی‌ اگه من بمیرم برای منم اینقدر آدم جمع میشن؟ و منشی‌ وحید دلداریت میده و قربون صدقت میره که مبادا حقیقت برایت روشن شود!

میدانم خیلی‌ دوست داشتی توی قلب مردم جا داشتی مثل آیت الله منتظری، که هم آیت‌الله بود، هم محبوب بود، نه مثل تو آیت الله زورکی، فقیه بود!

شنیدم قرار است بشی‌ امام! ایت الله را جهشی خواندی آره؟ مرجعیت رو ترم تابستانه گرفتی‌ نکنه که ما خبردار نشدیم!

خوب نگاه کن به جمعیت، ببین چندین و چند میلیون نفر به سوگ آیت‌الله منتظری نشستن، این آدمها را میبینی‌؟ چشمانت راباز کن، ببینشان، همینها لحظاتی پس از مرگ تو به سرور و پایکوبی مینشینن! این همه مردم چشم به راه هستند که زودتر رخت بر بندی از این دنیا، مردم را در انتظار نگذار!

Saturday, December 19, 2009

شعارهایی برای محرم سبز

مرگ بر ستمگر ٫ یزید باشه یا رهبر /// حسین حسین شعار ماست ٬ آزادی انتظار ماست /// بسیجی یزیدی ٫ خشم ما رو ندیدی ///یزیدی حیا کن ٫ خلافت رو رها کن /// رهبر ی بداند ٬ بسیج اثر ندارد /// ما اهل کوفه نیستیم ٫ پول بگیریم بیایستیم /// یا ابوالفضل عباس ٫ یزید بهتراز اینهاست

Friday, December 18, 2009

ا.ن. در کپنهاگ

اگر گذاشت یک دم نخندیم، ا.ن. را میگویم، باز هم در کپنهاگ شاهکار زده. آخر انسان نما، زیبا، خوشگل، طرفدار محیط زیست، مگه مجبوری اون دهنت رو باز کنی اظهار وجود کنی‌؟

ا.ن. در کپنهاگ اعلام کرده که اگر جهان بینی پیامبران سرلوحهٔ زندگی‌ قرار گیرد تخریب محیط زیست متوقف میشود.

حق دارد، حق دارد، فکر می‌کنید قالیچهٔ پرندهٔ سلیمان چگونه بود؟ گاز سوز بود که آلودگی‌ کم تولید کند. موسی هم به فکر محیط زیست بود، رود نییل را شکافت تا دوستان کفش رو تمیز کنن. محمد هم به فکر محیط زیست بود، در روایت است ایشان با الاغ دوگانه سوز خود به غار حرا سفر میکرده است و نوع سوخت را بر گاز طبیعی‌ قرار میداده است (صحیفهٔ زور، ج. ۱)

حال باز هم بد بگویید از این ا.ن. گوگری مگوری. او در پس پرده چیزهایی را می‌بیند که من و تو نمی‌بینیم، همچون امام زمان!

Saturday, December 12, 2009

نشانه های استیصال! بازی باخت – باخت برای کودتاچیان

کاری از گروه تحلیلگران انقلاب سبز
پیوند به لینک دانلود

در هفته اول آذر ماه رهبر نظام تاکید کرد که کسی نباید به هاشمی اهانت کند و لاریجانی هم از تخریبهایی که علیه وی صورت گرفته بود، گلایه کرد. اما پس از 16 آذر، دادستان کل و وزیر اطلاعات دولت کودتا حملات شدیدی علیه هاشمی ترتیب میدهند. به راستی چرا این پیروان ولایت، اژه ای و مصلحی، از فرمانهای ولی امر خود اطاعت نمیکنند؟

پس از حمایت لاریجانی و دلجویی رهبری از هاشمی، رسانه های نظامی از فحاشی و تخریب هاشمی دست برداشتند، اما هاشمی که میداند چه نقشه ای برایش تدارک دیده شده، مواضع پیشین خود را تکرار کرد و با صراحت گفت که قبل از هرچیز باید حاکمیت موضع خود را در خصوص رای ملت روشن کند و این کار هم نیازمند موضع گیری شفاف رهبری است. هاشمی با لحن دیپلماتیک خود گفت که رهبر نظام مسئول اصلی اتفاقات اخیر است و تا زمانی که تکلیف خود را با مردم روشن نکند، اوضاع به همین منوال ادامه خواهد یافت و اگر مردم نخواهند، رهبری باید برود. علاوه بر این هاشمی به کودتاچیان یادآوری کرد که دست شان به مهدی هاشمی نمیرسد و نگرانی شخصی در خصوص امنیت فرزند، باعث عقب نشینی وی نمیشود.

این حرکت با حضور چشمگیر مردم و دانشجویان در مراسم 16 آذر تکمیل شد: مردم و دانشجویان دیکتاتور را نشانه رفتند و گفتند که او را نمیخواهند. طرح فریب هاشمی از ابتدا بر اساس یک ذهنیت اشتباه شکل گرفته بود و آن خط قرمز فرضی «حفظ نظام» بود. استراتژیستهای نظامی هرگز تصور نمیکردند که هاشمی سخنی بر خلاف خط قرمز «حفظ نظام» بر زبان بیاورد، به همین دلیل رهبر نظام چراغ سبزی به وی نشان داد و رسانه های نظامی هم موقتا دست از تخریب وی برداشتند، تا با شایعه سازی در خصوص وحدت یا توافق پشت پرده، چنین القا کنند که شکاف درون حاکمیت ترمیم شده است.

اما این طرح از ابتدا یک بازی باخت – باخت برای کودتاچیان بود، زیرا در صورت پاسخ منفی هاشمی، یا باید در برابر سخنان وی سکوت میشد، یا این که کودتاچیان باید به قیمت نقض اوامر پیشوا، به وی حمله میکردند. کودتاچیان شتابزده گزینه دوم را انتخاب کردند و محسنی اژه ای و حیدر مصلحی، با بغض و عصبانیت به هاشمی حمله کردند. غافل از این که دو هفته پیش رهبر نظام گفته بود نباید به رئیس مجمع تشخیص مصلحت توهین شود! هرچند بخشی از رسانه های با هوش حامی کودتا، سعی کردند استیصال خود را پنهان کنند و به جای حمله و تهدید، نقدی بر رفتار دوگانه هاشمی نوشته و به سبزها القا کنند که هاشمی کلا شخصیت سیاسی قابل اعتمادی نیست. اما واقعیت این است که رهبر نظام نه تنها در اجرای نمایش وحدت شکست خورد، بلکه ادعای ولایت پذیری کودتاچیان هم به صورت جالبی نقض شد. اکنون باید از کودتاچیان سوال کرد که چرا بر خلاف رهنمودهای ولی امر خود، به هاشمی و خانواده اش حمله کردند؟

مگر «آقا» نگفته بود که به رئیس مجمع توهین نکنید؟ هرچند اکثر مردم به وجود تزویر و ریا در کانون باند حاکم معتقدند و ظاهرا پاسخ این پرسش را میدانند.

اکثر تحلیلگران و کارشناسان، مراسم 16 آذر را یک نوع گرم کردن جنبش برای دهه محرم میدانستند و تصور نمیشد که حتی مراسم 13 آبان هم تکرار شود، اما برخلاف همه این تصورات 16 آذر 88 خود به نقطه عطفی متمایز در مبارزات مدنی جنبش سبز تبدیل شد و کودتاچیان را غرق وحشت و استیصال کرد، به طوری که صدا و سیمای کودتا برای اولین بار در جهان، تصویر پاره شده آیت الله خمینی را نمایش داد. برخی معتقدند که پخش این تصاویر، همراه با سخنان به اصطلاح وحشت آفرین اژه ای، مقدمه ای است برای سرکوب بیشتر معترضان، اما باید دانست که حاکمیت تا زمانی که اجماع و وحدت کامل بین اجزای خود ایجاد نکند، قادر به سرکوب نیست. بنابراین نمایش فوق نه جنگ روانی بود و نه زمینه سازی برای سرکوب بیشتر؛ این حرکت یک پیام ( و بلکه آخرین پیام) به شخصیتهای مردد یا متمرد بود که اگر حول پیشوا جمع نشوند، کل نظام فرو خواهد پاشید، و جنبش سبز با خشونت و برای «انتقام» آمده است نه برای مبارزه با ظلم، دروغ و آدمکشی.

باند حاکم در واپسین دست و پا زدنهای خود تلاش میکند به شخصیتها و نخبگان ناراضی یا منتقد، هشدار دهد که آتشی روشن شده است که اگر خاموش نشود، خشک و تر را با هم خواهد سوزاند، پس بیائید و با کسانی که خود آتش را روشن کرده اند، تجدید بیعت کنید تا نظام فرو نپاشد و خشک و تر با هم نسوزد. واضح است که کودتاچیان در این مقطع حتی متحدان و یاران سابق خود را جز با ارعاب، با هیچ وسیله دیگری نمیتوانند متحد کنند و این امر نشان دهنده تفرقه و ریزش شدید در درون حاکمیت است. این چنین است که «ترس» جایگزین ایدئولوژی میشود و این یعنی کودتاچیان در موضع تدافعی هستند و این تلاشها برای آن است که به خیال خود، جلوی ریزش بیشتر را بگیرند.

امروز کودتاچیان در وضعیتی بدتر از یک ماه قبل به سر میبرند، آنها با تمام وجود ترس و وحشتی عمیق را تجربه میکنند. این ترس در نمایش مکرر تصویر پاره شده آیت الله خمینی مشهود است. چرا که در تظاهرات 13 آبان، تصاویر تکان دهنده ای از شعارهای تند علیه رهبر نظام و پاره کردن عکس وی وجود داشت، اما کودتاچیان در آن مقطع نیازی به خودزنی و پخش آن تصاویر ندیدند. به گواهی تاریخ، چنین خودزنی هایی بیسابقه نیست. نقل است که در هفته های پایانی جنگ جهانی دوم، هیتلر دستور داد که مواضع روسها در بخشهای اشغال شده خاک آلمان بمباران شود. وقتی که به او گفته شد که روسها شهروندان آلمانی را سپر قرار داده اند و به ازای هر سرباز روس چند آلمانی کشته میشوند، هیتلر پاسخ داد چه بهتر که خون پاک نژاد برتر به دست نژاد پست به زمین نمی ریزد. به بمباران ادامه دهید!

Wednesday, December 2, 2009

از تهی سرشار، سفرهای استانی ا.ن. پابرجاست!




ا.ن. در اصفهان، 11 آذر 1388




توهمات ا.ن. همچنان ادامه دارد، ا.ن.: موضوع هسته‌ای حل شده است

دویچه وله نوشت:

محمود احمدی‌نژاد کشورهای غربی را متهم کرد که شانس توافق ژنو را بر باد داده‌اند. او برخی محافل داخلی را هم در شکست توافق ژنو مقصر دانست. احمدی‌نژاد تحریم‌های بعدی را هم بر اقتصاد ایران بی‌اثر دانست.

محمود احمدي‌نژاد سه‌شنبه شب (۱۰ آذر) در گفتگوی زنده با شبکه اول تلویزیون ایران به پرسش‌های خبرنگار این شبکه در باره‌ی مناسبات منطقه‌ای و بین المللی جمهوری اسلامی، مناقشه هسته‌ای، چند و چون سفر به آمریکای لاتین و مسائل مربوط به لایحه‌ی هدفمند کردن لایحه‌ها پاسخ داد. بخش عمده سخنان احمدی‌نژاد به تکرار دیدگاه‌های همیشگی وی در باره‌ی "نظام سلطه"، نقش "رژیم صهیونیستی" در این نظام، "موقعیت بی‌همتای ایران" در معادلات بین‌المللی و ... برمی‌گشت. او "نظام سلطه را بر روی سه یا چهار پایه" استوار دانست و یکی از این پایه‌ها را " رژیم اشغالگر صهیونیستی در خاورمیانه" خواند. وی با بیان این نظر که مهمترین منطقه دنیا خاورمیانه است، ایران را هم مهمترین کشور این منطقه معرفی کرد. احمدی‌نژاد افزود: « همه کسانی که می‌خواهند در دنیا نقش آفرینی کنند باید به خاورمیانه بیایند و در این منطقه به ایران نیاز دارند. نه تنها در خاورمیانه بلکه در کل دنیا به ایران نیاز دارند.»

«عقل درستی ندارند»

احمدی‌نژاد با تکرار حرف همیشگی‌اش در باره‌ی افول قدرت‌های مسلط، آنها را فاقد "عقل درست" خواند و در عین حال ایران را در موقعیتی عالی توصیف کرد، زیرا به گفته‌ی وی «افکارعمومی دنیا با این کشور است». او در توضیح نتایج سفرش به برزیل گفت که این کشور نیروگاه اتمی دارد ولی سوخت لازم را ندارد و قرار است از امکانات ایران استفاده کند. اظهارات احمدی‌نژاد در حالی است که به گفته ناظران سیاسی، برزیل برنامه اتمی‌اش سابقه‌ای دور و دراز دارد و چرخه سوختش نیز پیشرفته‌تر از ایران است. احمدی‌نژاد همچنین گفت که ایران با توجه به در اختیارداشتن "ماهواره و موشک ماهواره‌بر" می‌خواهد برزیل را در این زمینه‌ها یاری کند. اولین ماهواره ایران سال گذشته به فضا پرتاب شد. منابع داخلی جمهوری اسلامی نسبت به موفقیت این آزمایش ابراز تردید کرده‌اند و نیازهای ماهواره‌ای ایران به ویژه در زمینه ارتباطات همچنان با اتکا به امکانات خارجی برطرف می‌شود.

عمق استراتژیک ایران

احمدی‌نژاد سپس با ارائه برخی آمار و داده‌های ابهام‌انگیز در باره‌ی سایر کشورهایی که اخیراَ به آنها سفر کرده است (بولیوی، ونزوئلا و سنگال) و نیز در باره‌ی تعمیم "دستاوردهای فنی و تکنولوژیک ایران" به این کشورها، گفت که «این سفر ظرفیت و عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران را یک بار دیگر در معرض دید جهانیان قرار داد و همین‌طور گستره همکاری‌های جمهوری اسلامی ایران را نمایش داد. هیچ زمینه‌ای نیست که ما در آن حرفی برای گفتن نداشته باشیم و در هر حوزه علمی و اقتصادی از جمله در حوزه‌های کشاورزی، صنعتی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی وارد می‌شوند ما حرف داریم».

موضوع محوری دیگر در مصاحبه‌ی احمدی‌نژاد، تحولات در پرونده هسته‌ای ایران پس از توافق ژنو بود. او انگلستان و اسرائیل را متهم کرد که عامل شکست این توافق بوده‌اند. بنا به توافق ژنو، قرار بود ایران در ازای تحویل ذخیره اورانیوم ۵ / ۳غنی‌شده‌ی خود در نطنز، برای پژوهشگاه هسته‌ای خود در تهران اورانیوم با غنای ۲۰ درصد دریافت کند. احمدی‌نژاد همچنین گفت که رأی مثبت روسیه به قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس بین‌المللی در انتقاد از برنامه هسته‌ای ایران ناشی از عدم تحلیل درست این کشور از شرایط بین‌المللی است. وی در توضیح جزئیات مربوط به شکست توافق ژنو گفت: « در بحث‌های فنی یک جوی درست کردند که چون ایران ۱۲۰۰ کیلو سوخت دارد، ما می‌خواهیم سوخت ایران را بیرون ببریم و ایران را از بمب دور کنیم. در حالیکه ما بیشتر داریم و آژانس هم از این موضوع مطلع است و هر روز نیز در حال ساخت هستیم. برای ما سوخت۵ / ۳درصد مسئله پیش پا افتاده‌ای است و ما این میزان را سه و نیم سال پیش داشتیم. فروردین سال ۸۵ به فناوری دست پیدا کردیم و از آن زمان تاکنون ۲ هزار کیلومتر (کیلوگرم؟) جلوتر رفتیم.»

ادعایی بی‌سابقه

این اولین بار است که در بحث‌های مربوط به توافق ژنو، ذخیره‌ی اورانیوم غنی‌شده‌ی ایران بیش از ۱۵۰۰ کیلوگرم اعلام می‌شود، در حالی که تا کنون هم محافل سیاسی دست‌اندرکار در داخل و هم منابع نزدیک به آژانس اتمی، ذخیره‌ی اتمی ایران را نزدیک به یک و نیم تن اعلام می‌کردند. پس از عدم موافقت ایران با پیشنهاد مربوط به تعلیق غنی‌سازی، کشورهای ۵+۱ در چارچوب توافق ژنو خروج اورانیوم غنی‌شده‌ی موجود در ایران را ارائه کردند تا دستکم برای مدتی که مذاکرات جریان دارد، امکان ساختن بمب اتمی از سوی ایران منتفی باشد.

احمدی‌نژاد در زمینه شکست توافق ژنو، علاوه بر انگلستان و "صهیونیست‌ها"، برخی نیروهای داخل را هم به کارشکنی و تبلیغات منفی متهم کرد و آنها را دارای افکار و ایده‌های سوپرانقلابی توصیف کرد.

وی در ادامه اعلام کرد که اقدامات تحریمی آتی از سوی شورای امنیت یا کشورهای مختلف بر اقتصاد ایران بی اثر است. او از جمله در باره‌ی تحریم احتمالی بنزین و بانک‌ها، گفت: « ما سیستمی را طراحی کردیم که ظرف یک هفته همه بنزین‌های مورد نیاز وارداتی خود را در داخل تولید می‌کنیم و هیچ مشکلی نداریم. اکنون یک کالای دیگری را تولید می‌کنیم و در صورت نیاز بلافاصله جایگزین می‌کنیم. مهمترین آن بنزین است، غربی‌ها چه کار می‌خواهند بکنند ما داخل کشورمان غذا و ماشین را تولید و صادر نیز می‌کنیم ما از اقتصادهای بزرگی هستیم که آنها به ما احتیاج دارند نه ما به آنها، غربی‌ها بیش از ما احتیاج دارند.» احمدی‌نژاد بار دیگر با تأکید بر بی‌نتیجه بودن تحریم‌ها، پیش‌بینی کرد که احتمالاَ تحریم دیگری هم در راه نیست.

اظهارات احمدی‌نژاد در باره‌ی بی‌اثربودن تحریم‌ها در حالی است که به ویژه در ماه‌های اخیر خود مقام‌های دولت وی از تاثیر شدید تحریم‌ها بر فعالیت‌ها در رشته‌های کلیدی اقتصاد ایران، همچون نفت و گاز، و زیان‌های ناشی ازعدم آمادگی شرکت‌ها و صاحبان سرمایه خارجی در بخش‌های مختلف اقتصاد ایران خبر داده‌اند.

با این همه، احمدی‌نژاد در مصاحبه‌ی تلویزیونی خود تاکید داشت که «موضوع هسته‌ای از نظر ما حل شده است و ما هم اکنون موضوعی به نام موضوع هسته‌ای که بخواهیم درباره آن با آنها گفتگو کنیم نداریم، حال هر قدر می‌خواهند هیاهو کنند، این مسئله از نظر ما تمام شده است». او حد همکاری‌های آتی با آژانس اتمی را در چارچوب‌های قانونی توصیف کرد.

http://www.dw-world.de/dw/article/0,,4959972,00.html

Tuesday, December 1, 2009

وقتی کیهان دم از "صوات" میزند!

روزنامه کیهان که پایگاه اصلی روزنامه نگاران کودتاگران است در یادداشتی به نقد "سواد" در اروپا پرداخته و مینویسد:



اروپاي «خودبزرگ بين» كه خودش را معلم اخلاق و الگوي همه مي داند، در مورد همه قضاوت و براي همه تعيين تكليف مي كند، خودش به زور مي تواند بچه هايش را «سواددار» كند!
به اين ترتيب، در روزنامه «لوموند» به نقل از گزارش رسمي كميسيون شوراي اروپا مي خوانيم كه مثلا، در بين 15 ساله هاي اروپايي اقلا يك چهارمشان سواد درست و حسابي ندارند و درست نمي توانند بخوانند، در حالي كه كشورهاي اروپايي متعهد شده بودند كه تا سال 2010 اين كم سوادي را به زير 20 درصد برسانند! در واقع، بين سال هاي 2001 و 2006 گروه نوجواناني كه به زور مي توانند نوشته اي را كه جلويشان گذاشته شده «رمزيابي» كنند از 3/21 به 1/24 درصد رسيده، كه اين وسط سهم فرانسوي ها 7/21 درصد بوده كه اگرچه از متوسط اروپايي كمتر است، اما همچنان سير نزولي طي مي كند، چرا كه در خود فرانسه به 42 درصد افزايش پيدا كرده است! و اين در حالي است كه، كشوري مثل لهستان موفق شده تعداد بچه هاي بي سوادش را ظرف 6 سال به يك سوم برساند و آلمان به 5/11 درصد! البته، بهترين نتيجه را فنلاند دارد كه تعداد كم سوادهايش 8/4 درصد است! و بعد هم، ايرلند (1/12 درصد) و استوني (6/13 درصد). در مجموع، گزارش كميسيون مزبور نشان مي دهد كه اروپا با همه «اهن و تلپش» به لحاظ سواد خيلي زير اهدافي قرار دارد كه در «ليسبون» برايش تعيين كرده بود! "

این در حالی است که تابه حال تقلبی بودن مدرک دکترای"دکطر کرتان" و "دکطر دانشجو" آشکار شده است!
برخی بر این باورند که "دکتر ا.ن." هم در واقع "دکطر ا.ن." است. و برخی نیز میگویند برای ایشان دکتری گرفته شد چرا که خود در هنگام نوشتن پایان نامه خود استاندار اردبیل بوده است و دفاع از پایان نامه ایشان "غیابی" صورت گرفته است!