Thursday, December 31, 2009
عکس و اطلاعات امیر ارشدی
Tuesday, December 29, 2009
تلویزیونهای تبلیغاتی در سطح شهر و جنبش سبز
تصویر دیدنی اسیر سبز و شجاع
Sunday, December 27, 2009
بالاترین! همیشه بالاترین بمان
این مدت که توی حبس بودم، به دلیل یک اشتباه و سو تفاهم و عدم پاسخگوی بالایارها! (که جریان مفصلی دارد و نمیخواهم وارد جزئیاتش بشوم که ایمیلی بلند بالا نوشتم و تنها جوابی که شنیدم، آنهم بعداز چندین روز، همان جمله ای بود که در صفحهه شخصی نمایش داده شده است!) بگذریم، این مدت که توی حبس بودم، باعث شد وقتم رو بجای بالاترین با تویتر پر کنم، اونم در دو روز حیاتی تاسوعا و عاشورا. یک نکته ای توجه من رو به خودش جلب کرد، اونم لینکی بود در روز عاشورا که در مورد شب تاسوعا بود تازه داغ شده بود! عجب! خیلی تأسف خوردم که چرا بالاترین مثل قدیمها نفر اول خبر رسانی نیست، به دو نیتیجه رسیدم:
دلیل اولی که به ذهنم رسید کم بودن تعداد کاربرهای این سایت بود، کم بودن کاربرهای فعالش البته! از اونجایی هم که سیاست بالاترین بر نپذیرفتن عضو جدید رقم خورده، باید فکری در این ضمینه کرد.
دلیل دیگری که به ذهنم رسید میزان حد نصلب رای بود. من ۴ ماه است عضو این سایت هستم (البته پس از تعلیق حساب اولم که مقصر من بودم) خاطرم هست اولین روزها لینکهاب سیاسی با ۴۰ امتیاز داغ میشدند، که اکنون حد نصابشان به ۴۶ رسیده اگر اشتباه نکنم!
در این دو روز که تویتر گرد شده بودم و بجای بالا بازی، جیک جیک میکردم، دیدم سرعت تویتر در انتقال اطلاعات بسیار بالا تر از بالاترین دوستداشتنی ماست. همه با جیک جیکهایشان در دم مردم را به فلان مکان فرا میخواندند برای کمک، حال آنکه در بالاترین وقتی این لینک داغ میشد که اگر کسی میرفت میدید جا تر است و بچه نیست!
امیدوارم دوستان بالاترینی و مدیران محترم سایت فکری به حال این افزایش بی رویهٔ حد نصاب رای و مسدود شدن امکان ارسال دعوت نامه بکنند.
اگر نوشتم برای این بود که دوست دارم بالاترین همیشه بالاترین باقی بماند!
Sunday, December 20, 2009
مراسم آیت الله منتظری در اصفهان
سخنی با خ.ر. به بهانه درگذشت آیت الله العظمی منتظری
آقای خ.ر. خیلی دوست داشتی تو هم علم منتظری و محبوبیت ایشون رو داشتی نه؟ اما متاسفانه نه در فقه به پای ایشون میرسی و نه در محبوبیت.
آخ که میدانم الان چه حسرتی میخوری، به منشی وحید داری میگی: ببین مردم چجوری برای منتظری ناراحت شدن و عزاداری میکنن، یعنی اگه من بمیرم برای منم اینقدر آدم جمع میشن؟ و منشی وحید دلداریت میده و قربون صدقت میره که مبادا حقیقت برایت روشن شود!
میدانم خیلی دوست داشتی توی قلب مردم جا داشتی مثل آیت الله منتظری، که هم آیتالله بود، هم محبوب بود، نه مثل تو آیت الله زورکی، فقیه بود!
شنیدم قرار است بشی امام! ایت الله را جهشی خواندی آره؟ مرجعیت رو ترم تابستانه گرفتی نکنه که ما خبردار نشدیم!
خوب نگاه کن به جمعیت، ببین چندین و چند میلیون نفر به سوگ آیتالله منتظری نشستن، این آدمها را میبینی؟ چشمانت راباز کن، ببینشان، همینها لحظاتی پس از مرگ تو به سرور و پایکوبی مینشینن! این همه مردم چشم به راه هستند که زودتر رخت بر بندی از این دنیا، مردم را در انتظار نگذار!
Saturday, December 19, 2009
شعارهایی برای محرم سبز
Friday, December 18, 2009
ا.ن. در کپنهاگ
اگر گذاشت یک دم نخندیم، ا.ن. را میگویم، باز هم در کپنهاگ شاهکار زده. آخر انسان نما، زیبا، خوشگل، طرفدار محیط زیست، مگه مجبوری اون دهنت رو باز کنی اظهار وجود کنی؟
ا.ن. در کپنهاگ اعلام کرده که اگر جهان بینی پیامبران سرلوحهٔ زندگی قرار گیرد تخریب محیط زیست متوقف میشود.
حق دارد، حق دارد، فکر میکنید قالیچهٔ پرندهٔ سلیمان چگونه بود؟ گاز سوز بود که آلودگی کم تولید کند. موسی هم به فکر محیط زیست بود، رود نییل را شکافت تا دوستان کفش رو تمیز کنن. محمد هم به فکر محیط زیست بود، در روایت است ایشان با الاغ دوگانه سوز خود به غار حرا سفر میکرده است و نوع سوخت را بر گاز طبیعی قرار میداده است (صحیفهٔ زور، ج. ۱)
حال باز هم بد بگویید از این ا.ن. گوگری مگوری. او در پس پرده چیزهایی را میبیند که من و تو نمیبینیم، همچون امام زمان!
Saturday, December 12, 2009
نشانه های استیصال! بازی باخت – باخت برای کودتاچیان
Wednesday, December 2, 2009
توهمات ا.ن. همچنان ادامه دارد، ا.ن.: موضوع هستهای حل شده است
محمود احمدينژاد سهشنبه شب (۱۰ آذر) در گفتگوی زنده با شبکه اول تلویزیون ایران به پرسشهای خبرنگار این شبکه در بارهی مناسبات منطقهای و بین المللی جمهوری اسلامی، مناقشه هستهای، چند و چون سفر به آمریکای لاتین و مسائل مربوط به لایحهی هدفمند کردن لایحهها پاسخ داد. بخش عمده سخنان احمدینژاد به تکرار دیدگاههای همیشگی وی در بارهی "نظام سلطه"، نقش "رژیم صهیونیستی" در این نظام، "موقعیت بیهمتای ایران" در معادلات بینالمللی و ... برمیگشت. او "نظام سلطه را بر روی سه یا چهار پایه" استوار دانست و یکی از این پایهها را " رژیم اشغالگر صهیونیستی در خاورمیانه" خواند. وی با بیان این نظر که مهمترین منطقه دنیا خاورمیانه است، ایران را هم مهمترین کشور این منطقه معرفی کرد. احمدینژاد افزود: « همه کسانی که میخواهند در دنیا نقش آفرینی کنند باید به خاورمیانه بیایند و در این منطقه به ایران نیاز دارند. نه تنها در خاورمیانه بلکه در کل دنیا به ایران نیاز دارند.»
«عقل درستی ندارند»
احمدینژاد با تکرار حرف همیشگیاش در بارهی افول قدرتهای مسلط، آنها را فاقد "عقل درست" خواند و در عین حال ایران را در موقعیتی عالی توصیف کرد، زیرا به گفتهی وی «افکارعمومی دنیا با این کشور است». او در توضیح نتایج سفرش به برزیل گفت که این کشور نیروگاه اتمی دارد ولی سوخت لازم را ندارد و قرار است از امکانات ایران استفاده کند. اظهارات احمدینژاد در حالی است که به گفته ناظران سیاسی، برزیل برنامه اتمیاش سابقهای دور و دراز دارد و چرخه سوختش نیز پیشرفتهتر از ایران است. احمدینژاد همچنین گفت که ایران با توجه به در اختیارداشتن "ماهواره و موشک ماهوارهبر" میخواهد برزیل را در این زمینهها یاری کند. اولین ماهواره ایران سال گذشته به فضا پرتاب شد. منابع داخلی جمهوری اسلامی نسبت به موفقیت این آزمایش ابراز تردید کردهاند و نیازهای ماهوارهای ایران به ویژه در زمینه ارتباطات همچنان با اتکا به امکانات خارجی برطرف میشود.
عمق استراتژیک ایران
احمدینژاد سپس با ارائه برخی آمار و دادههای ابهامانگیز در بارهی سایر کشورهایی که اخیراَ به آنها سفر کرده است (بولیوی، ونزوئلا و سنگال) و نیز در بارهی تعمیم "دستاوردهای فنی و تکنولوژیک ایران" به این کشورها، گفت که «این سفر ظرفیت و عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران را یک بار دیگر در معرض دید جهانیان قرار داد و همینطور گستره همکاریهای جمهوری اسلامی ایران را نمایش داد. هیچ زمینهای نیست که ما در آن حرفی برای گفتن نداشته باشیم و در هر حوزه علمی و اقتصادی از جمله در حوزههای کشاورزی، صنعتی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی وارد میشوند ما حرف داریم».
موضوع محوری دیگر در مصاحبهی احمدینژاد، تحولات در پرونده هستهای ایران پس از توافق ژنو بود. او انگلستان و اسرائیل را متهم کرد که عامل شکست این توافق بودهاند. بنا به توافق ژنو، قرار بود ایران در ازای تحویل ذخیره اورانیوم ۵ / ۳غنیشدهی خود در نطنز، برای پژوهشگاه هستهای خود در تهران اورانیوم با غنای ۲۰ درصد دریافت کند. احمدینژاد همچنین گفت که رأی مثبت روسیه به قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی در انتقاد از برنامه هستهای ایران ناشی از عدم تحلیل درست این کشور از شرایط بینالمللی است. وی در توضیح جزئیات مربوط به شکست توافق ژنو گفت: « در بحثهای فنی یک جوی درست کردند که چون ایران ۱۲۰۰ کیلو سوخت دارد، ما میخواهیم سوخت ایران را بیرون ببریم و ایران را از بمب دور کنیم. در حالیکه ما بیشتر داریم و آژانس هم از این موضوع مطلع است و هر روز نیز در حال ساخت هستیم. برای ما سوخت۵ / ۳درصد مسئله پیش پا افتادهای است و ما این میزان را سه و نیم سال پیش داشتیم. فروردین سال ۸۵ به فناوری دست پیدا کردیم و از آن زمان تاکنون ۲ هزار کیلومتر (کیلوگرم؟) جلوتر رفتیم.»
ادعایی بیسابقه
این اولین بار است که در بحثهای مربوط به توافق ژنو، ذخیرهی اورانیوم غنیشدهی ایران بیش از ۱۵۰۰ کیلوگرم اعلام میشود، در حالی که تا کنون هم محافل سیاسی دستاندرکار در داخل و هم منابع نزدیک به آژانس اتمی، ذخیرهی اتمی ایران را نزدیک به یک و نیم تن اعلام میکردند. پس از عدم موافقت ایران با پیشنهاد مربوط به تعلیق غنیسازی، کشورهای ۵+۱ در چارچوب توافق ژنو خروج اورانیوم غنیشدهی موجود در ایران را ارائه کردند تا دستکم برای مدتی که مذاکرات جریان دارد، امکان ساختن بمب اتمی از سوی ایران منتفی باشد.
احمدینژاد در زمینه شکست توافق ژنو، علاوه بر انگلستان و "صهیونیستها"، برخی نیروهای داخل را هم به کارشکنی و تبلیغات منفی متهم کرد و آنها را دارای افکار و ایدههای سوپرانقلابی توصیف کرد.
وی در ادامه اعلام کرد که اقدامات تحریمی آتی از سوی شورای امنیت یا کشورهای مختلف بر اقتصاد ایران بی اثر است. او از جمله در بارهی تحریم احتمالی بنزین و بانکها، گفت: « ما سیستمی را طراحی کردیم که ظرف یک هفته همه بنزینهای مورد نیاز وارداتی خود را در داخل تولید میکنیم و هیچ مشکلی نداریم. اکنون یک کالای دیگری را تولید میکنیم و در صورت نیاز بلافاصله جایگزین میکنیم. مهمترین آن بنزین است، غربیها چه کار میخواهند بکنند ما داخل کشورمان غذا و ماشین را تولید و صادر نیز میکنیم ما از اقتصادهای بزرگی هستیم که آنها به ما احتیاج دارند نه ما به آنها، غربیها بیش از ما احتیاج دارند.» احمدینژاد بار دیگر با تأکید بر بینتیجه بودن تحریمها، پیشبینی کرد که احتمالاَ تحریم دیگری هم در راه نیست.
اظهارات احمدینژاد در بارهی بیاثربودن تحریمها در حالی است که به ویژه در ماههای اخیر خود مقامهای دولت وی از تاثیر شدید تحریمها بر فعالیتها در رشتههای کلیدی اقتصاد ایران، همچون نفت و گاز، و زیانهای ناشی ازعدم آمادگی شرکتها و صاحبان سرمایه خارجی در بخشهای مختلف اقتصاد ایران خبر دادهاند.
با این همه، احمدینژاد در مصاحبهی تلویزیونی خود تاکید داشت که «موضوع هستهای از نظر ما حل شده است و ما هم اکنون موضوعی به نام موضوع هستهای که بخواهیم درباره آن با آنها گفتگو کنیم نداریم، حال هر قدر میخواهند هیاهو کنند، این مسئله از نظر ما تمام شده است». او حد همکاریهای آتی با آژانس اتمی را در چارچوبهای قانونی توصیف کرد.
Tuesday, December 1, 2009
وقتی کیهان دم از "صوات" میزند!
Friday, November 20, 2009
Thursday, November 19, 2009
۱۶ آذر
پس از حضور میلیونی مردم در ۱۳ آبان اینک نوبت به ۱۶ آذر رسیده است.
برای همگیر شدن ۱۶ آذر باید تبلیغ کرد، تبلیغات را باید هرچه سریعتر شروع کنیم. در این میان چند نکته به ذهن من میرسد که به شرح زیر است:
- دیوارنویسیها: این گونه تبلیغات بسیار کم خطر بود و نشان داده بسیار تاثیر گذار است. دقت کرده باشید کودتا گران به شدت از این حیث عصبانی شده اند. از پاک کردن دیوار نوشتها و رنگ زدن آنان به طور مدام میتوان به حساسیت آنان بر اینگونه تبلیغات پی برد.
- پخش شبنامه: این کار نیازمند گروهکی هماهنگ است. اگر دوستانی دارید که اطمینان کافی به آنان دارید گروههای چند نفره تشکیل دهید و با پرینت گرفتن اطلاعیه، پوستر،و شعارهای جنبش دست به کار شوید. دو طرف کوچه ای که میخواهید در آن اعلامیه پخش کنید را با قرار دادن دو نفر از گروه تحت کنترل داشته باشید تا چند نفر اعلامیهها را به زیر داره خانه ها می فرستند.
- پخش اعلامیه در مکانهای عمومی: اگر در محیطی شلوغ هستید با گروه دوستان ناگهان دسته ای اعلامیه را به هوا پخش کنید و از مکان متواری شوید. به روی خود نیارید که چه اتفاقی افتاده است و بی تفاوت از محل دور شوید.
- تبلیغات گفتاری: با دوست خود سوار تاکسی میشوید، تاکسی پر میشود، وانمود کنید هم را نمیشناسید. باهم شروع به بحث کردن راجع جنبش سبز کنید و اشاره کنید که " آره گویا قراره باز این سبزها ۱۶ آذرم بریزن توی خیابون" اگر میخواهید محتاط تر هم باشید کمی رنگ و آب منفی هم به جملهٔ خود بدهید "آره میگن این اغتشاش گرا باز میخوان ۱۶ آذر بریزن بیرون"
سعی نکنید صرفا انرژی خود را در تبلیغات در دانشگاها بگذارید، دانشجویان عزیز بیشترین اطلاع را از این روز دارند، سعی کنید روی اقشار دیگر جامعه متمرکز شوید. اقشاری که حس میکنید از ۱۶ آذر چیزی نمیدانند و نمیدانند چه چیزی در راه است.
از آنجا که دیدم در مورد ۱۶ آذر نوشته کم است و بیشتر دوستان سبز روی پوستر تمرکز کردند، جسارت کرده و چند کلمه ای در این باب نوشتم.
به امید روزی که ایرانمان را آزاد کنیم.
زنده باد ایران و ایرانی.
Wednesday, November 18, 2009
Monday, November 16, 2009
رزمایش امنیت و آرامش پلیس استان تهران برای مقابله با "حداکثر 4 هزار " نفر که با دستان خالی فرياد آزادی سر ميدهند
Sunday, November 15, 2009
Wednesday, November 11, 2009
نفسیر لوگو جدید بالاترین
Monday, November 9, 2009
هادی جان به چه می اندیشی؟
خ.ر. و شعرا
خاطرم هست هنوز در گذشته ای نه چندان دور در کتب تاریخ میخواندیم که در دربار شاهان شاعرانی بودند که شعر میسرودند. نه برای پیشبرد فرهنگ و زبان پارسی، بلکه برای چاپلوسی و خودنمایی.
خاطرم هست میخواندیم هرچه شاه فاسد تر بود خدم و حشمش بیشتر بود و تعداد دلقکان دربارش متعدد تر.
خاطرم هست میگفتند شعرای منتقد هرگز به این دربار راه نداشتند که مباد ناگاه سخنی ناسزا گویند و به شاه شاهان اهانت کنند و خاطرشان را آزرده سازند.
و این پادشاه فاسد بود که مینشست و به به و چه چه میکرد در حالی که شاعران شعر میسرودند و مطربان مینواختند و ساقیان کاسه های شراب را میگرداندند.
همیشه از این صحنهها خاطره زشتی در ذهنم بود، چون همیشه میدانستم در پاس این به به و آفرین و احسنت گویی، مردمانی در شهر هستند که به دنبال تکه نان خشکی میگردند تا شکم گرسنهٔ بچه هایشان را سیر کنند، چه نفرت بار بود این صحنه تاریخ برایم.
میگویند تاریخ تکرار میشود، درست میگویند، در زیر شاهد ویدویی هستید که نشان میدهد چگونه شعرا در حضور خ.ر. نشسته اند و شعر میخوانند، و ایشان چه به به چه چه ای بلغور میکنند.
و یکی نیست به این عالیجناب سرخپوش بگوید، تو را چه به شعر و ادبیات! چه میفهمی از جناس و استعاره و تلمیح و وزن عروض و سجع و حتی قافیه!
Sunday, November 8, 2009
Saturday, November 7, 2009
حکومت زانوی غم بغل کرده
16 آذر در راه است! |
از سالگرد 13 آبان همه عبور کردند. هم رهبران و مجریان کودتای 22 خرداد و هم مردم زخم دیده و رای به تارج رفته. حاکمیت هنوز از ضربه ای که روز 13 آبان خورد در سر گیجه بسر می برد. امواج واکنش ها نسبت به خشونت و جنایتی که در تهران و بسیاری از شهرهای کشور علیه مردم اعمال شد، چه درجامعه و چه در بدنه حاکمیت و حتی در درون حاکمیت کودتائی ادامه دارد. نه تنها ادامه دارد که در روزهای آینده تشدید نیز خواهد شد. هنوز خیلی از نهادها و چهره های مذهبی و سیاسی در بهت و حیرت اند از آنچه دیدند و شنیدند. کودتاچی ها هنوز از زیر ضربه 13 آبان برنخاسته، باید زانوی چه کنم با 16 آذر را بغل کنند. تازه بعد از 16 آذر دهه اول محرم می رسد و فرصت 10 روزه مردم برای فریاد "یاحسین- میرحسین". زمستان سر نیآمده، نوبت به راهپیمائی 22 بهمن می رسد و تازه، سالروز رفراندوم پایان سلطنت و استبداد و بنای جمهوری می رسد و بدنبال آن....این فرصت ها را سر باز ایستادن نیست. منبع : http://www.peiknet.com/ | |
Thursday, November 5, 2009
ابتکار جدید بالاترین
برادر انتظامی، تو را چه شده است؟
برادر انتظامی، چگونه دلت میاید؟ چگونه میتوانی با وقاحت در چشم مردمان هم وطنت نگاه کنی و آنان را با ضربهٔ باتومت بدرقه کنی؟
چگونه میتوانی دست بر آن مادری بلند کنی که هرچه کرده برای سرفرازی میهنش انجام داده، مگر بهشت زیر پای مادران نیست؟ چگونه میتوانی بر بهشتیان دست بلند کنی؟
چگونه میتوانی نظارهگر باشی که هموطنانت، خواهران و برادرانت، همسیگان و آشنایانت بر خاک میغلتند؟
مگر این شما نبودید که جلو تجاوز کشور بیگانه را گرفتید؟ مگر این شما نبودید که مقابل بعثیها ایستادید تا مباد خراشی بر تن هموطنانتان ایجاد کنند؟
مگر این شما نبودید که با جان و دل از همین مردم دفاع کردید؟ حال شما را چه شده است که اینگونه به گذشتهٔ خود پشت کردید؟
آیا اکنون در نظر مردمان شما تفاوتی با آن متجاوزین عراقی دارید؟
زمانی شما نماد آرامش بودید، مردم با دیدن شما یقین میداشتند که دست هیچ متجاوزی بهشان نمیرسد، چرا باید اینک مردمان را از خود برانید و برای ایرانیان سمبل تجاوز شوید؟
بردار انتظامی من، کمی درنگ کن و به گذشته بنگر، آیا در مرام شما تجاوز به هم میهن حتا اگر عقیده اش با شما متفاوت باشد، جایز است؟
Tuesday, November 3, 2009
خبرهای کوتاه 13 آبان - 2
به گزارش ايلنا، از ساعات اوليه صبح امروز در همه ايستگاههاي متروي تهران اعلام ميشود كه قطارهاي مترو در ايستگاههاي «هفتتير»، «طالقاني»، «دروازه دولت» و «فردوسي» به دستور مقامات مسوول، توقف ندارد و اين شرايط تا پايان مراسم 13 آبان ادامه دارد.
تعدادي از شهروندان كه بياطلاع از تعطيلي ايستگاههاي مذكور با درهاي بسته مواجه شده بودند از نبود اطلاعرساني به موقع در اين باره انتقاد كردند.
خبرهای کوتاه 13 آبان
از توييتر ، فيس بوک و .... :
پرتاب گاز اشک آور در میدان هفت تیر.
درگیری شدید در تقاطع مفتح مطهری شعارمرگ بر دیکتاتور در خیابان طنین انداز استو
خروج دانشجویان از دانشگاه تهران با شعار مرگ بر دیکتاتور و تا احمدی نژاده هر روز همین بساطه! درگیریهای پراکنده اطراف دانشگاه
به کمک بچه های دانشگاه های تهران و شریف بشتابید. انبوه دانشجویان در داخل دانشگاه در حال شعار دادن هستند و مزدوران به آنها اجازه خروج نمیدهند خبر فوری / تجمع دانشجویان در داخل دانشگاه تهران . دانشگاه به محاصره یگان ضد شورش در آمده است.
دانشگاه تهران در محاصره ی انبوه نیروهای امنیتی است. هفت تیر تمام مسیر ها بسته است و مترو را بسته اند. گروه گروه دانش آموز و نیروهای خودشون رو دارند با اتوبوس به سمت سفارت سابق آمریکا در طالقانی می برند.
اطراف دانشگاه مملو از جمعیت، و پر از ماشین خیابانهای تهران به طور بی سابقه پر از پلیس، بسیسجی رژیم با فرستادن اساماس مردم رمی ترساند و در صورت شرکت در تظاهرات آن هارا تهدید به دستیگیری کرده است، بسیاری از مردم هم اکنون از حکومت اس .ام. اس دریافت میکنن.
Wednesday, October 28, 2009
Friday, October 23, 2009
مقایسه ای برای سیزده آبان
مردم این کشورها نشان دادند ماندن مداوم در خیابان باعث سقوط دولتشان شده . اوکراین وصربستان هر دو جنبشهای بدون خشونت بودند که مردم یکی دو هفته مداوم در خیابانها مانند تا دولتی که در انتخابات تقلب کرده بود سقوط کرد. رومانی از سخنرانی رهبر شروع شد و مردمی که برای تشویق رهبر آمده بودند در خیابانها ماندند و دولت سقوط کرد
جمعیتی را که در بالا ملاحضه میکنید جمعیتی هست که باعث سقوط دولت اکراین شد آنها در سرمای بسیار شدید در خیابانها بصورت شبانه روزی ماندند و در اقدامهای هماهنگ توسط لیدرها جای خود را برای استراحت به یکدیگر میدادند . لازم به ذکر است که این جمعیت از ابتدا به این تعداد نبوده با اطلاع رسانی مردم دیگر هم به این اعتراض پیوسته و این عکس بالا یکی از روزهای اوج ازدحام را نشان میدهد . حالا تصویر پایین را که راهپیمایی سبزها رو فقط در یکی از خیابانها نشان میدهد را با تعداد معترضین انقلاب نارنجی در اکراین مقایسه کنید
حال تصور کنید که با اطلاع رسانی و هماهنگی سازمان یافته و آموزش تعداد زیادی لیدر از طریق اینترنت و پخش شدن آنها در جمعیت مردم را مثلا در همین خیابان تصویر بالا دعوت به ماندن کرد و از مردم دیگر با اطلاع رسانی بخواهیم که آنها هم به خیابان مذکور بیایند و نگذارند که تعداد کم شود چه اتفاقی پیش خواهد آمد . بله . این همان کابوس تلخ رژیم است …